سنگ انگشتر



معرفی سنگ

یاقوت کلمه ای عربی می باشد و نام این سنگ به فارسی یاکند” است. این گوهر که در انگلیسی به آن ruby نیز گفته می شود پس از الماس سخت ترین گوهری است که هیچ سوهانی به غیر از الماس بر آن اثر نمی گذارد. این گوهر قیمتی بر روی آتش بسیار دوام می آورد و نسبت به سایر سنگ ها در برابر نور و مواد شیمایی مقاومت بالاتری دارد. بلور های این نگین، کانی های مهمان زیادی دارد که به شکل سوزنی و یا تجمعی از بلور های سوزنی هستند. به کمک کانی های مهمان، نوع اصلی را می توان از نوع مصنوعی تشخیص داد. یکی دیگر از راه های تشخیص نوع معدنی، گذراندن اشعه ماوراء بنفش از این سنگ می باشد چرا که اشعه فراء بنفش را از خود عبور می دهد اما نوع مصنوعی چنین خاصیتی را دارا نمی باشد.

انواع

سنگ یاقوت معروف به پروردگار سنگ هاست. این گوهر جزو سنگ‌های آذرین می باشد که بعد از الماس سخت ترین سنگ می باشد. شاید بدانید که سختی این نگین در میعار مو برابر با ۹ می باشد. این نگین در کنار سنگ زمرد، زبرجد و الماس جزء چهار سنگ ارزشمند محسوب می‌شود. این سنگ دارای چهار رنگ قرمز، کبود، زرد و سفید می باشد که رنگ قرمز آن بیشترین طرفدار را به خود اختصاص داده است. به رنگ قرمز این گوهر اصطلاحا خونی نیز گفته می شود. هر یک از خواص یاقوت با رنگ های گوناگون در ادامه مطلب به طور مفصل شرح داده خواهد شد.
این سنگ مورد توجه خاص خانواده های سلطنتی اروپایی بوده و شاهزادگان کشورهای اروپایی برای بیان عشق و محبت  از آن برای تزیین حلقه های نامزدی برای یکدیگر استفاده می‌کردند. در یک فرهنگ و باور قدیمی اروپا، این سنگ را گوهری از بهشت می دانستند و شاهزادگان و پادشاهان اروپایی آن را بر روی انگشتر های خود قرار  می‌دادند.

خواص یاقوت سرخ

۱- از خواص این نگین سرخ می توان به  افزایش انرژی حیاتی درون بدن، تحریک سلامتی در تمامی اعضا و دستگاه های بدن انسان  اشاره کرد. این سنگ باعث بهتر کار کردن سیستم گردش خون شده و تمام قسمت های بدن را فعال و زنده تر می کند.
۲- این گوهر، دارای ارتعاشات انرژی گرم و تهییج کننده می باشد.
۳- درباره خواص یاقوت از ایوان چهارم تزار روسیه نقل شده که سنگ یاقوت سرخ برای قلب، مغز و حافظه بسیار تاثیر مثبت دارد.
۴- در قرن سیزدهم میلادی نیز پودر این سنگ به صورت آسیاب شده، یک نسخه تجویزی معمول برای درمان مشکلات کبدی بود.
۵- در قرن های ۱۵-۱۶ میلادی، از آن جهت دفع سموم استفاده می شد. گفته شده در زمان باستان وقتی کسی آن را به پوست خود می مالید، تصور می کرد نیروی جوانی و حیات را جذب می کند.
۶- از خواص  گوهر سرخ جهت فرو نشاندن شک و تردید و یاری دهنده فرد در مقابله با اضطراب استفاده می کنند. بطور کلی از خواص یاقوت سرخ می توان به ایجاد القای اعتماد به نفس، احساس نوع دوستی، همراه آوردن شجاعت و دلاوری، رغبت برای زندگی، اعتماد و رضایت اشاره نمود.
۷- همچنین این گوهر سرخ برای تازگی و ماجراجویی بوده و ارتعاشات آن جذب کننده فرصت هایی برای تغییرات غیر منتظره یا موفقیت ها می باشد.
۸- احساس شکست و ناامیدی را از بین برده و فرد را از جهت احساسی و ذهنی سرشار از انرژی می کند. گفته شده که این سنگ فرد را ترغیب می کند تا دربرابر کسانی که وی را تهدید کرده اند بایستد.

خواص یاقوت کبود

۱- از خواص یاقوت کبود این است که در آرامش بخشیدن به افراد و آرام کردن بیماران عصبی و روانی نقش بسیار مهمی دارد. این سنگ برای مدیتیشن بسیار عالی و موثر می باشد.
۲- انسان را در تصمیم های بزرگ زندگی  حمایت می‌کند. یاقوت کبود سنگ عقل، واقعیت و خرد می باشد .
۳- این نگین با امواج خود انرژی صاحبش را تقویت می‌کند.
۴- این گوهر را برای از بین بردن  بیماری کم خوابی که سبب ناراحتی های عصبی می شود استفاده می کنند. برای بهره بردن از این خاصیت و فایده باید آن را روی چاکرای پیشانی یا چشم سوم قرار داد.
۵- برای فرزندانی که دچار لکنت زبان هستند می توانند این سنگ را به همراه کلسدوئین به همراه داشته باشند تا از خواص یاقوت جهت رفع این مشکل بهره برده شود.
۶- گوهر کبود به متولدین اردیبشهت، شهریور، اسفند، آبی پر رنگ آن به آذر و آبی کم رنگ آن به خرداد تعلق دارد.
۷- این نگین بهترین گزینه برای از بین بردن سر درد می باشد. جهت آرامش پیدا کردن، یک تیکه از این سنگ را بر روی چشم خود قرار بدهید و در مکانی آرام دراز بکشید. یک قطعه از این گوهر را به مدت دو ساعت درون مقداری آب ولرم قرار داده و سپس آن را به مدت چهل دقیقه در آفتاب و بعد از آن به مدت  بیست دقیقه بر روی چشم خود بگذارید. همچنین فرد باید در این مدت  زمان در مکانی آرام دراز بکشد تا ارتعاشات و انرژی های شفابخش وارد مدارات مغناطیسی اطراف بدن شود.

خواص سنگ یاقوت در احادیث معصومین (ع)

در باب خواص یاقوت و همراه داشتن این گوهر  در روایات اسلامی و کتب دینی مدارکی وجود دارد که به صورت  زیر بیان شده است:

۱- امام صادق (علیه السلام) در روایتی آورده اند: دست کردن انگشتر یاقوت مستحب و ثواب بسیار  زیادی دارد .
۲- پیامبر (صلی الله و علیه و آله) نیز بیان کرده اند : به دست کردن انگشتر یاقوت زرد، برطرف کننده فقر و تنگ دستی می باشد.


 انواع سنگ فیروز

این سنگ انواع مختلفی دارد که در ادامه به صورت دقیق بیان می‌شود اما از انواع این سنگ در کشور ایران می‌توان به فیروزه عجمی و شجر (رگه دار) اشاره نمود. فیروزه عجمى بدون رگه و یک‌دست می‌باشد و نوعی از آن در ایران یافت می‌شود بهترین نوع از این سنگ در کل جهان به شمار می‌آید که خواص فیروزه را در حد عالی دارا می باشد و به صورت عددی خرید و فروش می‌شود. قیمت آن نیز بستگی اندازه، وزن و رنگ آن از چند ده هزار تومان تا میلیون ها تومان متغییر می‌باشد. بهترین رنگ این گوهر زیبا آبی آسمانی است که محبوبیت بسیار زیادی هم دارد و در نوع عجمی به خوبی می‌توان آن را مشاهد نمود.
نوع شجر نیز به‌صورت رگه دار با رنگ آبی و سبز مشاهده می‌شود این نوع نیز قیمت های متفاوتی دارد و جالب است بدانید که در اروپا نوع شجری مقبولیت بیشتری دارد.

اما به جز این دو مورد، انواع دیگری نیز دارد که تفاوت های جزئی با هم دارند که در ادامه به صورت دقیق آورده شده است:
۱- عجمى: به رنگ آبى پر رنگ است. گران‌بهاتری نوع می‌باشد و به صورت گرد یا بادامى تراش می‌خورد.
۲- شجرى: پس از تراش به صورت شاخه اى یا دندریتى مشاهده م‌شود. این نوع را به صورت‌هاى گرد، بیضوى، اشکى و چهارگوش مى‌تراشند.
۳- عربى: همان نوع شجرى می‌باشد اما با قطر کمتر و ترا ش آن نیز سخت‌تر است. این نوع نامرغوب می‌باشد و به رنگ سبز کمرنگ مشاهده مى‌شود. در صورتى که قطر آن بیشتر باشد، به آن دو بهرى نیز گفته می‌شود.
۴- فیروزه توفال رنگین: مشابه شجرى می‎باشد اما رگه‌های بیشتری دارد.
۵- سنگ چغاله نیم رنگ: نسبتا شبیه عجمى می‌باشد اما کمی کمرنگ‌تر است و روى آن، لکه هاى سفیدى دیده مى‌گردد. نام چغاله به دلیل این است که مشابه میوه نارس کمرنگ‌تر از نوع عجمى اسمی‌باشد.
۶- سنگ چغاله سفید: شبیه چغاله نیم رنگ اما روشن تر می‌باشد.
۷- فیروزه توفال نیم رنگ: همان نوع توفال رنگین اما با رنگی روشن‌تر است چرا که کاتیون Cu+2 در شبکه بلورى به طور کامل مشاهده ‌نمی‌شود.
۸- نگین توفال سفید: همان توفال نیم رنگ می‌باشد، ‌اما خیل روشن‌تر است.
۹- خاکه: این اسم گذاری در معدن مرسوم می‌باشد. به ابعاد مختلف و کروى در داخل رگه هاى به‌شدت دگرسان و خرد شده و به رنگ آبى روشن تا تیره پیدا مى‌گردد و بسیار ارزشمند هستند.
۱۰- سنگ گل کاسنى: به نوع سبز پررنگ متمایل به خاکسترى اطلاق می‌گردد. علت رنگ آن، وجود کاتیون Fe+2 در ساختمان آن می‌باشد. به این نوع سنگ فیروزه، تلخ نیز گفته می‌شود.
۱۱- سنگ درشت: به نگین های نسبتا درشت که خرد نشده‌اند و رگه دارند، اطلاق می‌گردد.
۱۲- فیروزه نرم: به نگین های خیلى ریز که براى زینت دادن اشیا استفاده می‌شود، اطلاق می‌گردد.

خواص فیروزه در احادیث معصومین

در احادیث معصومین (ع) به خواص فیروزه اشاره‌های زیادی شده است که در ادامه گردآوری شده‌است:
۱- حضرت محمد (ص) درباب خواص فیروزه می فرمایند:
همانا خداوند به من خطاب کرد: ای پیامبر! همانا من حیا می کنم از این که بنده‌ای در دستش انگشتر فیروزه باشد و دستش را به دعا بلند کند و من دعای وی را مستجاب نکنم و دست خالی برگردانم. (وسائل الشیعه : ۹۵/۵ – بحارالانوار : ۳۲۱/۹۰)
۲- امام جعفر صادق (ع) در باب خواص فیروزه می فرمایند:
امام صادق (ع) خطاب به مفضل فرمود: دوست دارم که هر مومنی ۵ انگشتر در دست کند : عقیق، فیروزه، یاقوت، حدید صینی و در نجف. همچنین می‌فرمایند : نگاه کردن به این نگین باعث شادابی روح و تقویت چشم می‌شود. دست کردن آن سعه صدر (گشایش سینه) و تحمل در برابر مشکلات را زیاد می‌نماید. باعث تقویت قلب شده و به آن نیرو می‌بخشد. حاجات را برآورده و باعث تسهیل در امور می‌گردد. و هچنین : کسی که انگشتر فیروزه را در دست کند، فقیر نمی‌شود و بی پول نمی‌ماند. (التهذیب: ۳۷/۶ – وسائل الشیعه: ۴۰۳/۱۴)
۳- امام رضا (ع) در باب خواص فیروزه می فرمایند:
شخصی به امام رضا (ع) از نداشتن فرزند شکایت می‌کند. حضرت می‌فرماید : انگشتری از فیروزه بگیر و بر آن بنویس رب لا تذرنی فردا وانت خیر الوارثین” همچنسن امام رضا (ع) ضمن حدیثی در فضیلت روز غدیر فرمودنده اند که اولین کوه‌هایی که به ولایت امیر مومنان شهادت دادند سه کوه عقیق، فیروزه و یاقوت بودند. اولین کوه‌هایی که اقرار به ولایت حضرت علی (ع) کردند همین سه کوه بودند.
۴- همچنین در برخی روایات درباره خواص فیروزه آمده است که:
امام علی (ع) چهار انگشتر در دست داشته اند که یکی از آن ها همین گوهر بوده و حضرت آن را برای پیروزی در برابر مشکلات به دست می کرده اند. (المناقب : ۳۰۲/۳ – بحار : ۶۲/۴۲ – وسائل الشیعه : ۹۸/۵)


این موضوع را می توان از دید دیگری هم مورد توجه قرار داد. چنانچه به پر دیدار ترین تارنما ها و آن هایی که رتبه بالایی در دنیا دارند هم نگاهی بیندازیم باز نیز به همین حاصل خواهیم رسید. فال قهوه آنلاین مورد ثابت اکثر این تارنما ها بوده و فال ورق هم به صورت های گوناگون در این سایت ها ارائه می شود. بنابراین اگر می خواهید از این سرگرمی جذاب برای کاربران اینترنت محروم نشوید همین الان می توانید فال ورق را به صورت آنلاین و آموزش فال قهوه آنلاین به شکل با نظم در سایت هوش پارسی بهره ببرید.
حال کمی دقیق تر در مورد فال ورق آنلاین و فال قهوه آنلاین گپ می زنیم و از تفاوت ها و شباهت های آن ها اطلاعات بیشتری کسب می کنیم. واقعیت مطلب این است که این دو سرگرمی اشتراک ها و تفاوت های بسیاری با هم دارند که در این مجال برخی از آن ها را مورد توجه قرار می دهیم. در فال ورق آنلاین شما لازم نیست دانش معینی داشته باشید و تمامی کار به طور اتوماتیک اجرا می گردد. خصوصا الان که آنلاین می باشد. این در حالی است که در فال قهوه آنلاین شما باید تجربه زیادی داشته باشید تا بتوانید برای بقیه خوب فال بگیرید.

شعر عاشقانه: چاره این عشق

به شعر عاشقانه توجه کرده و از دریای اشعار عاشقانه لذت ببرید.
نگیر از این دل دیوانه، ابر و باران را
هوای تنگ غروب و شب خیابان را
اگر چه پنجره ها را گرفته ای از من
نگیر خلوت گنجشکهای ایوان را
بهار، بی تو در این خانه گل نخواهد داد
هوای عطر تو دیوانه کرده گلدان را
بیا که تابستان، با تو سمت و سو بدهد
نگاه شعله ور آفتابگردان را
تو نیستی غم پاییز را چه خواهم کرد
و بی پرنده گی عصرهای آبان را
سرم به یاد تو گرم است زیر بال خودم
اگر به خانه ام آورده ای زمستان را
بریز! چاره ی این عشق، قهوه ی قجری ست
که چشمهای تو پر کرده اند فنجان را …!
شعرهای عاشقانه: شعر عاشقانه از معادی

نظرات خود را در مورد این اشعار عاشقانه بفرستید تا بتوانیم در جهت بهبود هر چه بیشتر مطالب این صفحات بکوشیم. (اشعار عاشقانه)


روش های استاندارد افزایش هوش

محققان حوزه ی تست هوش استاندارد و آزمون هوش (آزمون تست هوش) بر این اعتقاد می باشند که هر شخص در هنگام تولد تعداد خاصی از سلول مغزی را دارا میباشد و نکته جالب توجه در این بین این می باشد که به مرور زمان و با بالا رفتن سن و کهنسال شدن اشخاص مقدار زیادی از این سلول ها ازبین می روند اما در عین حال استفاده موثر از مغز و انجام آزمون هوش معتبر و حل کردن تست هوش استاندارد این قابلیت را به مغز می دهد که رشد بکند و علی رغم تصور همگان سلول های تازه مغزی تولید شوند. در ادامه تعدادی از بهترین راه های استاندارد ازدیاد هوش را بیان خواهیم کرد: (تست هوش آنلاین)

اگر فال چوب ( فال ابجد ) برای تو حروف ” آ ب ج ” را آورده است

در وقتی کوتاه و قریب به همان چه می خواهی خواهی رسید و از اندوه و حزن ها فارغ بال خواهی گردید بنابراین بایستی پروردگار بلند مرتبه را شکر کنی. همین را بدان که افرادی می باشند که در عین محبت با شما به غیبت از شما می پردازند بنابراین تا می توانی از همین افراد دوری کن. بایستی همین را بدانی که برای رسیدن به مقصود و آن چه که در ذهن داری باید سعی و کوشش خویش را انجام دهی تا در نهایت بتوانی به آن برسی و در صورتی که روزی کسی را آزرده خاطر کرده ای باید دل او را به دست آوری . در ادامه ی فال چوب ( فال ابجد ) آمده است که نیت های خود را خیر قرار بده و با روحیه ای مردانه در کار هایت به پیش بتاز و توکل بر خداوند را فراموش مکن تا به خواست خداوند به آن چه که می خواهی برسی .


شعر طنز: شوهر ذلیل و بی چاره

شعر طنز (شعر کوتاه) زیر نشانی است از زیباترین مفاهیم اصیل خنده دار، خواهشا بخندید!

گشته اسباب غرور و دلخوشی
یک زن لاغر سیاه و کشمشی
با قدی چون نردبانی بر چنار
کی توانم راه رفتن در کنار
دستها چون بیل و ناخن دسته بیل
در تنم خنجر کند چون سیخ و میل
موی سر کم پشت و صورت پر ز مو
ماه پر لک گشته این سیمینه رو
چون ببینی خنده هایش پر کشی
یک به یک دندان زرد و سیم کشی
با دماغی تیز و باریک و بلند
چهره اش کرده فریبا و لوند
چشم و ابرو در هم و مخموره حال
ریز چون بادام خشک و زرد کال
کی زبان آید به کامش در سکوت
میزند مغزم دگر زنگی و سوت (شعر کوتاه)
مادری دارد چو رستم پهلوان
نعره اش لرزد تن شیر ژیان
هفته ای ده شب بیاید خواهرش
پر کند از مرغ و ماهی هیکلش
گشته ام پیر و زمین گیر و علیل
هست تیره روزگار زن ذلیل
(شعر طنز)


تست هوش فرار از زندان

یک تست هوش بسیار جالب و دقیق که فقط تیزهوشان از عهده آن بر می آیند : فرض کنید که در زندانی بدون پنجره زندانی شده اید. برای اینکه پیامی را با ضربه زدن به دیوار به زندانی سلول کناری انتقال دهید دنبال راهی هستید.  مسئله این است که شما باید پیام را راس ساعت 9:15 دقیقه شب به او برسانید.  زیرا در این ساعت نگهبان ها عوض می شوند و صدای ضربه به دیوار جلب توجه نخواهد کرد . البته شما متوجه تغییر شیفت نگهبان ها نمی شوید و ساعتی هم ندارید تا زمان را متوجه شوید .
لوله ای از گوشه زندان شما رد شده که مدام نشتی دارد ولی شما نمی دانید دقیقا چند قطره در هر دقیقه از آن می چکد و برای تخمین زمان به شما کمک نمی کند.  اما صدای ناقوس کلیسا را که راس هر ساعت یک بار نواخته می شود، می شنوید . خنک شدن دیوار غربی زندان را بعد از غروب آفتاب می توانید حس کنید و هر شب بین ساعت 6:15 تا 6:45 شام شما داخل زندان گذاشته خواهد شد . این گونه متوجه خواهید شد که چه زمانی 9:15 خواهد بود ؟

پاسخ تست هوش را کمی پایین تر مشاهده نمایید .

(صحت این داستان ترسناک مورد تایید ما نیست)

در حدود 24 قبل دوستی پیش من آمد و گفت یک داستان عجیب دارم و آن داستان این است : مدت ها پیش خانه ای خریدم که موقع خرید سمت غرب حیاطش هیچ دیواری نداشت و زمانی که علتش را پرسیدم فروشنده گفت ما نتوانستیم دیوارش را کامل کنیم شما خودت زحمت دیوار را بکش تا مدتی دستم خالی بود و آن جا هم محله ای بود که تازه می خواست شکلی بگیرد و خانه ها از هم فاصله داشتند و در پایه تپه بودند. مدتی پیش دیوار غربی حیاط خانه را درست کردم ولی چند روزی طول نکشید که در نیمه شب دیوار بدون اینکه حتی یک آجرش هم جدا شود کامل و یک افتاد!
ابتدا فکر کردم کارگری که آورده بودم کارش را به خوبی انجام نداده است و بعد از مدتی به دنبال یک کارگر دیگر گشتم که کارش حرفه ای باشد و مجدداً به هر بدبختی دیواری خوب و محکم ساخته شد ولی باز هم در کمال تعجب پس از دو روز همان داستان اتفاق افتاد با خود گفتم احتمالاً افرادی عمداً در نیمه شب آمده و دیوار را خراب می کنند مجددا کارگرانی ماهر آوردم و خواستم دیواری بسازند که به هیچ وجه نتوان خرابش کرد نکته بسیار مهمی وجود داشت و آن هم این بود که هر دفعه دیوار به سمت خارج حیاط می افتاد.
فکر کردم هر کسی که این کار را می کند دیوار را با چیزی به سمت خارج می کشد تا تخریب شود چرا که در غیر این صورت خطر این که خودشان در زیر آوار بمانند بسیار است از این جهت تصمیم گرفتم چند روزی را در حیاط بخوابم تا اگر افرادی آمدند و خواستند دیوار را خراب کنند متوجه شوم ولی از ترس اینکه نکند این دفعه به سمت داخل حیاط خراب شود در جلوی درب حیاط خوابیدم شب سوم بود که صحنه بسیار عجیبی دیدم و این جا بود که واقعا داستان ترسناک شده بود در نصف های شب احساس کردم عده ای دارند دیوار را هل می دهند فورا تکه چوبی را که از قبل آماده کرده بودم برداشتم و به بیرون خانه دویدم صحنه باور نکردنی بود هیچ کس در آنجا نبود ولی دیوار داشت تکان می خورد تا اینکه به زمین افتاد و تخریب شد درست مثل دفعات قبل نه زله بود و نه طوفان از آن پس فکر ساختن دیوار حیات را از سرم بیرون کردم ترسیدم اگر در ساخت دیوار پا فشاری کنم مشکلی پیش بیاید.
چند ماهی گذشت و داستان های ترسناک تر شد چرا که همسرم یک شب به من گفت که دختر 6 ساله ام حرف های عجیبی می زند چند روزی است که صبحانه نمی خورد وقتی دلیلش را پرسیدم گفت دیشب با دوستانم بازی می کردیم و خوراکی های زیادی آورده بودند که من همه را خوردم فکر کردم خیال پردازی می کند پرسیدم دوستانت چند نفر بودند گفت سه نفر گفتم چرا شب می آیند بازی و روز ها نمی آیند گفت روزها پدرشان اجازه نمی دهد و شب ها می آیند.

گفتم خانه دوستانت کجا هست گفت همین جا در حیاط خانه ما! وقتی پرسیدم دوستانت چه شکلی هستند چیزی بیان کرد که زیادی ترس مرا فرا گرفت تذکر داد هر سه تا این اندازه و با دست قدشان را نشان داد حدود 50 سانتی متر و هر سه چادر به سر می کنند این نطق های همسرم مرا زیادی نگران کرد شب همه که خوابیدند در رختخواب بیدار ماندم و در نیمه های شب دیدم سه موجود عجیب با مشخصاتی که دخترم قبلا گفته بود از زیر پله ای که در راهرو خانه وجود داشت بیرون آمدند و دخترم را بیدار کردند که در همین هنگام من فریاد زدم که به دخترم دست نزنید!
که ناگهان محو شدند به مدت یک هفته همسرم را به همراه دخترم به منزل پدری اش فرستادم تا فکری برای این داستان پیش آمده بنمایم چراکه نمی توانستم خانه را رها نمایم از یکی از دوستانم خواستم تا شب را پیش من بگذراند اما فقط یک شب ماند چون در همان ابتدای شب بود که پنجره ها شروع به لرزیدن کرد دقیقا مثل اینکه عده ای پنجره را گرفته و تکان می دادند و بعد از نیم ساعت با سنگ به شیشه می زدند به گونه ای که نه من و نه دوستم تا صبح نخوابیدیم و حالا خانه را ترک کرده ام و گاهی در روز به آنجا سری می زنم همه محله ای ها هم موضوع را متوجه شده اند و نمی توانم آن خانه را بفروشم.
(درستی این قصه ترسناک مورد تایید ما نمی باشد)



خوش به حال من و دریا و غروب و خورشید
و چه بی‎ذوق جهانی که مرا با تو ندید
رشته‎ای جنس همان رشته که بر گردن توست
چه سروقت مرا هم به سر وعده کشید
نه کف و ماسه، که نایاب‎ترین مرجان‎ها
تپش تب‎زده ی نبض مرا می‎فهمید
آسمان روشنی‎اش را همه بر چشم تو داد
مثل خورشید که خود را به دل من بخشید
ما به انداز ی هم سهم ز دریا بردیم
هیچ‎کس مثل تو و من به تفاهم نرسید
خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد
ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید
من که حتی پی پژواک خودم می‎گردم
آخرین زمزمه‎ام را همه شهر شنید
شعر های عاشقانه: شعری از استاد محمدعلی بهمنی (شعرعاشقانه)

داستان های عاشقانه : داستان عاشقانه زیبا

پدر دیروقت و خسته از کار به خانه برگشت. دم در پسر بچه پنج ساله اش را دید که در انتظارش بود.
سلام بابا ! یک سئوال از شما می تونم بپرسم ؟
– بله حتماً پسرم .چه سئوالی داری؟
– بابا ! شما برای هر یک ساعت کار چقدر پول می گیرید؟
پدر با ناراحتی جواب داد: به این مسئله چه کار داری؟ چرا چنین سئوالی میکنی؟
– فقط میخواهم بدانم.
– اگر باید بدانی ، بسیار خوب می توانم بگویم : 10 دلار
پسرک داستان عاشقانه ما در حالی که سرش پائین بود آهی کشید. سپس به پدرش نگاه کرد و گفت : امکانش هست 5 دلار به من قرض بدهید ؟
پدر عصبانی شد و گفت :
در صورتی که دلیلت برای پرسیدن همین سئوال ، تنها همین بود که پول برای خرید یک اسباب بازی مزخرف از من بگیری صد در صد در اشتباهی، فوری به اطاقت برگرد و فکر کن که به چه دلیل اینقدر خودخواه هستی؟ من هر روز سخت زحمت می کشم و برای چنین کارهای کودکانه وقتی ندارم. پسرک، آرام به اتاقش برگشت و در را بست.
بعد از حدود یک ساعت که پدر داستان عاشقانه ما آرام تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی تند برخورد کرده است. شاید واقعآ چیزی بوده که او برای خریدنش به 5 دلار احتیاج داشته است. به ویژه این که زیادی کم رویداد می افتاد پسرک از پدرش درخواست پول کند. پدر به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
– خوابیدی پسرم ؟
– نه پدر ، بیدار هستم.
– من فکر کردم شاید با تو بد رفتار کرده ام. امروز کارم خیلی دشوار و طویل بود و همه ناراحتی هایم را بر سر تو خالی کردم. بیا این 5 دلاری که می خواستی!
پسرک نشست، خندید و فریاد زد : ممنونم بابا ! بعد دستش را زیر بالشش کرد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد.
پدر وقتی دید پسرکش خودش هم پول داشته، دوباره از این داستان پیش آمده عصبانی گردید و با عصبانیت تذکر داد : با این که خودت پول داشتی، چرا از من پول خواستی؟
پسرک جواب داد: زیرا پولم مکفی نبود ولی من الآن 10 دلار دارم. آیا می توانم یک ساعت از کارتان را بخرم تا فردا شب یک ساعت زودتر به خانه بیایید؟من دل باخته شام خوردن با شما هستم…
امیدواریم از این داستان عاشقانه و دیگر داستان های عاشقانه هوش پارسی لذت برده باشید. همچنین می توانید نظر خویش را درباره این داستان های عاشقانه در ادامه درج نمایید.

شعر حافظ شیرازی: مرا عهدیست

شعر حافظ زیر زیبا است. در ادامه از این شعر او کمال لذت را می برید.

مــــرا عهدیست بـا جانـان کــــه تـا جــان در بــدن دارم
هــواداران کـویش را چو جان خویشتن دارم
صفــــای خلـــوت خـاطـــر از آن شمـــع چگــــل جویــم
فـــروغ چشـــم و نور دل از آن مـاه ختن دارم
بـــه کــــام و آرزوی دل چــــو دارم خلــــوتــی حــاصـــل
چـــه فکــر از خبث بـدگویان میان انجمن دارم
گـــرم صــد لشکــر از خوبان به قصد دل کـــمین سازند
بحمد الله و المنـــه بتـــی لشکـــرشکـــن دارم
الا ای پیـــــر فـــرزانــــه مکــــن عیبــــــم ز مـیخــــانـــه
کـــه من در تـرک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
خـــدا را ای رقیب امشــب زمــانـــی دیــده بر هـــم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
چــــو در گــــار اقبالــــش خـــرامـــــانــــم بحمـــــدالله
نـــه میل لاله و نســـرین نه بــــرگ نسترن دارم
بـــه رنـــدی شهــــره شد حافظ میان همدمان لیکـــن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم



شعر حافظ زیر نشانی است از زیباترین مفاهیم اصیل ایرانی، امید که لذت فراوان ببرید.

دوش دیــــدم کــــه مـلایـــک در میـخــــانـــه زدنــد
گـــــل آدم بســــرشتنـــد و بــه پیمـــانــه زدنـــد
ســاکنـــان حـــــرم ستـــر و عفـــاف ملکـــوت
بــا مـــن راه نشیـــن بــاده مـستانــه زدنــد
آسمــــان بـار امـــانت نتـوانســت کــشید
قــرعــــه کـــار به نام مـــن دیوانــه زدنــد
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون نــدیدند حقیقت ره افسانه زدنــد
شکـــر ایزد کــه میان من و او صلح افتاد
صـــوفیان رقص کـــنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیسـت کــه از شعله او خندد شمع
آتش آن است کـــــه در خــــرمن پـــــروانه زدند
کـــــس چـــو حافظ نگشــاد از رخ اندیشه نقاب
تـا ســــر زلـــف سخـــن را بــــه قلـــم شـــانه زدند


شعر طنز: شوهر ذلیل و بی چاره

شعر طنز (شعر کوتاه) زیر نشانی است از زیباترین مفاهیم اصیل خنده دار، خواهشا بخندید!

گشته اسباب غرور و دلخوشی
یک زن لاغر سیاه و کشمشی
با قدی چون نردبانی بر چنار
کی توانم راه رفتن در کنار
دستها چون بیل و ناخن دسته بیل
در تنم خنجر کند چون سیخ و میل
موی سر کم پشت و صورت پر ز مو
ماه پر لک گشته این سیمینه رو
چون ببینی خنده هایش پر کشی
یک به یک دندان زرد و سیم کشی
با دماغی تیز و باریک و بلند
چهره اش کرده فریبا و لوند
چشم و ابرو در هم و مخموره حال
ریز چون بادام خشک و زرد کال
کی زبان آید به کامش در سکوت
میزند مغزم دگر زنگی و سوت (شعر کوتاه)
مادری دارد چو رستم پهلوان
نعره اش لرزد تن شیر ژیان
هفته ای ده شب بیاید خواهرش
پر کند از مرغ و ماهی هیکلش
گشته ام پیر و زمین گیر و علیل
هست تیره روزگار زن ذلیل
(شعر طنز)


شعر های عاشقانه بسیار زیبا هستند و در ذیل هم یکی از آن ها را برای شما افزوده ایم.
باز دلتنگ توام میل بیابان دارم
امشب اندازۀ صحرای تو باران دارم
کوه آتش به دلم هیچ، کسی می‌داند
که من از داغ تو در سینه چه پنهان دارم؟!
آه، بیدار کن از خواب گران دریا را
که من آشفته‌ام امشب سر طوفان دارم
رفته‌ای می‌رسد از راه، غمت دور و دراز
بی تو با این دل بی‌حوصله مهمان دارم
تو گل و سبزه‌ای و بوی بهاران داری
من خسته همۀ سال زمستان دارم
سر من را به خدا شانۀتان مختصر است
دلی از خاطرۀ دوست پریشان دارم…
شعر های عاشقانه: غزلی از راضیه رجایی


از گریه گر گرفته به گهواره کودکم
قلبم به شوق توست که دلتنگ می زند
این طفل بی زبا ن چه کند چون که گرسنه است
بر سینه های مادر خود چنگ می زند
هرآرزو که سر بکشد در سرشت من
سرخورده اراده من می شود ولی
هرگاه قصد فتح نگاه تو میکنم
تیمور وار پای دلم لنگ می زند
ای مو به موی زلف تو در پیچ و تاب عشق
بی تو سیاه چشم سیاه است سرنوشت
چون منشاء سیاه و سفید است چشم تو
کی چرخشش به روز و شبم رنگ می زند
هر چند چشمه سار حقیقی است عشق دوست
من ماهیم به تنگ مجاز نگاه تو (شعر عشق)
تا سنگ قلب توست در این عشق عاقبت
دست تو تنگ را به سر سنگ میزند
ای دل تو در خیال به دنبال کیستی
در آب عکس ماه مگر صید کردنی ست
فرق است بین جست پلنگانه سوی ماه
با چنگ روی آب که خرچنگ می زند
تا کی رها شوند چنین مردمان اشک
از قله نگاه تو بر دره دلم (شعر عشق)
رنگین کمان بیاور و بارانیم نکن
قلبم به عشق توست که دلتنگ می زند
غزل عاشقانه: شعر از حمید درویشی (شعر عشق)


داستان کوتاه عاشقانه داستان های کوتاه عاشقانه عصای سفید 931219

داستان های کوتاه عاشقانه : داستان کوتاه عاشقانه عصای سفید

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی
دخترک کمی آن طرف تر بر روی نیمکت چوبی در کنار پیرمرد نشسته بود و رو به آب نمای سنگی گریه می کرد .
پیرمرد از دخترک پرسید :
– ناراحتی؟
– نه
– مطمئنی ؟
– نه
– چرا داری گریه می کنی ؟
– دوستام منو دوست ندارن
– چرا دوست ندارن؟
– جون قشنگ نیستم .
– تا حالا کسی این رو بهت گفته ؟
– چی رو؟
– این که تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
– راست میگی ؟
– از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستانش شاد شاد دوید ؛
لحظاتی بعد پیر مرد داستان کوتاه عاشقانه ما اشک هایش را پاک کرد، کیفش را باز کرد و عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

یکی از زیباترین داستان های کوتاه عاشقانه ای که شنیده ایم که از صفا و صمیمت سخن می گوید و امیدواریم که از این داستان کوتاه عاشقانه لذت برده باشید.

داستان های کوتاه عاشقانه زیبا

داستان های کوتاه عاشقانه:داستان کوتاه عاشقانه زیبا

دختر: می دونی! دلم… برای یک پیاده روی با هم… برای رفتن به مغازه های کتاب فروشی و نگاه کردن کتاب ها… برای بوی کاغذ نو… برای راه رفتن با هم شونه به شونه و دیدن نگاه حسرت بار دیگران… آخه هیچ زنی نیست که مردی مثل مرد من داشته باشه!
پسر: آره می دونم… می دونم… دل من هم تنگت شده… برای دیدن آسمون زیبای چشمات… برای بستنی های شاتوتی که باهم می خوردیم… برای خونه ای که توی خیالمون ساخته بودیم ومن مرد اون خونه بودم….!
دختر: یادت هست همیشه می گفتی به من می گفتی خاتون”
پسر: آره… واسه این که تو منو یاد دخترهای ابرو کمون دوران قجر می انداختی!
دختر: ولی من که خیلی بور بودم!
پسر: آره… ولی فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهای خوبی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو داره… وقتی توی دستام گره میشدن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چی شد چرا هیچی نمیگی؟
پسر: …
دختر: منو نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا گریه دارن… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه(
دختر: چرا داری گریه میکنی؟
پسر: چرا گریه نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن دیگه … من دوست ندارم مردم گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… زود باش بخند…
پسر: وقتی دستات رو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو پاک کنه …
دختر: بخند ای همه داستان عاشقانه زندگی من … و گرنه من هم گریه خواهم کرد…
پسر: باشه… قبول… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی اصلا نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی واسم خریدی؟
پسر: آخه توکه میدونی من از این داستان ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یک هدیه خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو بهم دیگه… آب از لب و لوچه ام آویزون شده …
پسر: …
دختر: باز که ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یک بغض ابدی و طولانی آوردم…!
تک عروس گورستان!
خیابون ها پنج شنبه ها دیگه بدون تو هیچ صفایی نداره…!
اینجا کناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…
نه… اشک و فاتحه
نه… اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… خاتون روز های خوب من! توخیلی وقته که…
آرام بخواب بانوی کوچ کرده ی تنهایی من…
دیگر نگران قرص های نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از داستان کوتاه عاشقانه زندگی مان نباش…!
نگران نگاه های خیره مردم به اشک هایم هم نباش
بعد از تو مرد نیستم اگر بخندم…
آرام بخواب خاتون….


سعدی گلستان سعدی بوستان سعدی شیرازی

ویژگی های رفتاری سعدی

سعدی، شاعر جهاندیده، و خالق آثار بوستان سعدی و گلستان جهان گرد و سالک سرزمین های دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران مکان های مقدس همراه می کرد. از پادشاهان حکایت ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می گذراند.
سفاکی و سخاوتشان را نیک می شمرد و گاه عطایشان را به لقایشان می بخشید. با عاشقان و پهلوانات و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می شد و خامی دوران جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می داد.
بنا بر روایت خود سعدی، ایجاد آثاری جاودانه هم چون گلستان و بوستان  فقط در چند ماه، نشانگر آن نکته است که این شاعر بزرگ از چه گنجینه ی دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است.
آثار وی همچون گلستان سعدی و بوستان سعدی علاوه بر آن که عصاره و چکیده تفکرات و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، نشانگر ویژگی ها و خلق و خوی و روش و مسلک ملتی دیرین است و به همین دلیل هیچ گاه شکوه و درخشش خود را گم نخواهد کرد.

سعدی گلستان سعدی بوستان سعدی شیرازی

ویژگی های آثار سعدی (گلستان و بوستان سعدی)

چیزی که بیش تر از هر ویژگی دیگر در آثار سعدی شهرت یافته است سهل و ممتنع” بودن آثار وی است همان چیزی که در گلستان سعدی و بوستان سعدی مشاهده می نماییم.
این ویژگی به این معنی است که اشعار و متون آثار وی در گلستان سعدی و بوستان سعدی و همین طور دیگر آثار وی در نگاه اول سهل” و ساده به نظر می رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد به طوری که در طول زمان های مختلف، همه ی خوانندگان به راحتی با این آثار گران قدر همچون گلستان سعدی ارتباط برقرار کرده اند.
اما آثار سعدی از بعدی دیگر ممتنع” هستند و واژه ی ممتنع” در اینجا یعنی دشوار و غیرقابل دسترس. وقتی بیان می شود شعر سعدی سهل و ممتنع” است یعنی در نظر اول، هر شخصی آثار او را به راحتی می فهمد ولی وقتی می خواهد چون او سخن بگوید می فهمد که این کار چقدر سخت و دشوار و هدف دست نیافتن و غیر ممکنی است.
بعضی دیگر از ویژگی های آثار این شاعر گران قدر پارسی در گلستان سعدی و بوستان سعدی و دیوان وی عبارتند از:

سعدی گلستان سعدی بوستان سعدی شیرازی
نکات دستوری
نکات دستوری در آثار سعدی به درست ترین شیوه ممکن رعایت گردیده است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به حذف شدن و یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات وی نمی شود و سعدی به ظریف ترین و طبیعی ترین شیوه ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار برمی آید.


یوسف تیموری واقف ششم دی ماه سال 1358 در غرب تهران متولد گردید. وی فرزند دوم خانواده میباشد و دو آبجی و یک داداش دارد. او تحصیلات خود را تا مقطع فوق دیپلم و در رشته هنر ادامه داد.

او علاقه ای به تیم های باشگاهی ندارد و آرزوی او موفق شدن تیم ملی میباشد. او در اظهار نظری جذاب عنوان کرده میباشد که در صورتی که آرتیست نمیشد به سراغ دروازه بانی می رفت. آقا یوسف که در دوران دانشکده او را بابک صدا میزدند به موسیقی علاقه دارد و آشنایی هم با نواختن گیتار دارد.

یوسف تیموری

بیوگرافی و عکس یوسف تیموری

یوسف تیموری آرتیست سرشناس سینما و تلویزیون که بیشتر او را به عنوان آرتیست فیلم های طنز می شناسیم چند سال می باشد که با یک دختر تایلندی آشنا شده و با ازدواج کرده است. همین زوج 1.5 سال بعد صاحب یک پسر به نام آرمین می شوند که بیشتر به مادرش شباهت دارد.

عکس یوسف تیموری در کنار فرزندش

مصاحبه با یوسف تیموری و همسرش

یوسف تیموری: برای بازیگری مثل من، ازدواج با یک دختر ایرانی کمی سخت بود. به دلیل اینکه ناخودآگاه زمینه فکری نسبت به میزان جدیت حرف های من داشتند که چه بسا دروغ می باشد و من در حال نقش بازی کردنم. حقیقت همین می باشد که به مسئله زندگی مشترک جدی نگاه نمی کردند و یا کمتر همین نگاه را داشتند.
با اعتنا به رسم و رسومات کشور تایلند امکان برخورداری از همسر دوم وجود ندارد و زن ها آنجا هرگز با همسر دوم کنار نمی آیند. وقتی من برایش توضیح دادم که در کشور ما میشود چند همسر داشت در واقع تعجب کرده بود و باورش نمی گشت. زیرا اصلا در فرهنگ آنها چنین مسئله ای وجود ندارد.

اولین باری که فرزندم آرمین را دیدم بسیار توی ذوقم خورد (می خندد). دیدم کاملا شبیه همسرم میباشد. ولی رفته رفته که بزرگتر شد به من هم شبیه شد. به آرمین یکی دو شغل برای بازی پیشنهاد گردید که من مخالفت کردم.

همسر یوسف تیموری: اوایل فکر می کردم چه بسا یوسف به من دروغ گفته که بازیگری می باشد که تا همین حد شهرت دارد، چه بسا به خاطر اینکه در تمام حال شوخی می نمود، می گفت و می خندید. جذاب میباشد بدانید روزهای اول فکر می کردم ممکن می باشد با چند تا از دوستانش هماهنگ کرده که جلوی من از او امضاء و تصویر بگیرند تا به نظر بیاید انسان معروفی می باشد. ولی بعد متوجه شدم که دروغ نگفته و حقیقتا یک هنرپیشه معروف و محبوب در ایران می باشد.

من فکر می کردم که ایران کشور خلوتی می باشد و بسیاری با کشورهای دیگر در رابطه نمی باشد. حتی فکر می کردم حال و هوای همین کشور مثل کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان و یا عراق می باشد. ولی پس از آشنا شدن با یوسف کلا نظرم عوض شد. قبلا فکر می کردم همین کشور، کاملا تاریخی و قدیمی می باشد و آن میزان مدرن نشده ولی پس از آشنا شدن با یوسف و رفت وآمد به ایران فهمیدم که کاملا مدرن هم شده و روابط فراوان و خوبی با بقیه کشورها دارد.

اسمس روز پدر جدید

امسال بیایید کفش های پدرانمان را واکس بزنیم تا با جوراب نو ست شود . . . پدرم روزت مبارک

اس ام اس روز پدر

اس ام اس روز پدر باحال

کادویی که روز مرد خانوما بهشون میدن (جوراب) و هدیه ای که روز زن آقایون به خانوماشون میدن (طلا)

.

.

.

.

.

نشون دهنده اینه که مردها به اندازه طلا پول در میارن و به اندازه جوراب به خانوماشون پول میدن . . . تا به حال از این زاویه به قضیه نگاه کردین ؟ ؟ ؟

اس ام اس روز پدر

روز پدر

بچه که بودیم . . . همه ازمون می پرسیدن مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو؟ ؟ ؟

ما هم همیشه می گفتیم برامون فرقی نمی کنه . . . هردوتاشونو

بعدش بهمون خیلی اصرار می کردن . . . از آخرش با خنده زیر لب می گفتیم مامان

بیچاره بابا . . . یه خنده تلخی می زد و خجالت می کشید

پدر عزیزم روزت مبارک / / /

اس ام اس روز پدر

اس ام اس روز مرد

همه میپندارند . . . که عکس پدرم را . . . به دیوار خانه ام آویخته ام . . . اما نمیدانند
که دیوار خانه ام را . . . به عکس پدرم تکیه داده ام

.

.

.

.
کاش خودش بود

اس ام اس روز پدر

اس ام اس حدیث روز پدر

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و نسبت به ن مردم عفت داشته باشید تا نتان محفوظ بمانند . امام صادق (ع )

اس ام اس روز پدر

اس ام اس روز پدر خند دار

به مناسبت مقارن شدن روز پدر + رو معلم + روز کارگر

.

.

.

دولت این هفته را هفته بینوایان نامگذاری نمود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

مرجع تورنمنت های بازی های آنلاین کایر پایپ باربری ساحل محمودآباد Amanda Shawn Josh یک شاخه گلایل از طرف «مرگ» Mary سرو دانلود آموزش الکترونیکی